ای رفته تا فراسوی افق ازین دیار
بازگرد
من به نقطه ی پایان رسیده ام....
...
قدری هم به ما دل خوش نشان بده،خوش انصاف!
ذره ای هم به فکر خاک باش. می دانم که در افلاک منزل داری ،اما به رسم میهمانی هم که شده از محله ی ما عبور کن.
می گویند هستی،زنده ای! اما...؟!
اما می دانی چه شده؟! چشم دلمان کور شده ،پرده ی گوشهایمان پاره شده ،آوای اسمانی خدا را هم نمیشنویم،و فقط از زاویه ی زنگار گرفته می نگریم. اشکمان را هم باید از صافی بگذرانیم!
غبار بی دردی بر اینه ی دل هایمان نشسته و درد خودش را لابلای این غبار گم کرده است. ما دیگر اهالی با صداقت محله ی پاکی نیستیم.در لاک خودپرستی فرو رفته ایم،گردن بند بندگی را گم کرده ایم و خنجر با گلوگاه هوسمان غریبه شده. تواضع را عمود یاد گرفته ایم و انحنایش را به فراموشی سپرده ایم.
اکنون پنجره های حجاب کم نور ، و چادر معنویت از سرمان برداشته شده.
با لالایی غفلت خفته ایم و عطر نسترن های بیداری به مشاممان نمیرسد! دیر زمانیست که اسمان خیالمان را با رنگین کمان عبودیت اذین نبسته ایم.
در خلسه ای خلوت و تاریک به دور خود تنیده ایم...
ما از شما فاصله گرفتیم ، فاصله ای به بی منتهایی جاده ی معنویت،که فقط می شود با دل های افتابگردانی و با نگاه هایی که دریای اسمان ابی در ان تلاطم دارد از ان گذشت و سر بر دامن ملائکه گذارد.
زلزله ی معصیت با شدت نهایت یک زخم عمیق ترکی بزرگ به کاسه ی دل هایمان بخشیده است...
راه را گم کرده ایم، هر چه می گردیم از جاده ی معنویت دورتر می شویم...
بابا جان!
کوچه های تنگ زمین بوی غربت می دهند...
خسته شدم...
هوای وسعت اسمان را دارم...
اسمان...
سلام.... ما در سرودن عشق غوغاییم اما در انفجار حماسه ها تماشاگریم.....رسالت تو زنده نگه داشتن پیام عشق است چه میکنی؟
هوای وسعت آسمان را دارم...
سلام ...و اشک....
وسکوت.....برای دلی که دوباره شکست
آیا شکسته را دوباره می شکنند؟
ومن با تداعی تمام خاطرات دور اما نزدیک با دلم روزی هزار بار می شکنم ....
او با بهار خواهد آمد ...چرا که سالیهاست همسایه دیوار به دیوار شقایقهای عاشقی ست که عشق را فریاد می کنند ...او اینجاست ...کنار من وتو ...ما..... و خلاصه تمام خوبیهاست .ا و در دل همه ما که درد کشید ه ایم ...سلام بر شهیدان وپاکبازان عشق که هرچه داریم از ایثار وفداکاری بی نهایت آنهاست وسلام بر دستهایی که سبز می نویسند وعاشقانه.....
سلام خواهرم خسته نباشی واقعا نوشته ی جالبی بود...من نمیدانم چرا هروقت نامی ، یادی یا بطوری هر چیزی از شهید که پیش میاد اشک تو چشام پر میشه... واقعا خوشحالم که این حس و روحیه را دارم...
خداوندا به کرمت شکر...
التماس دعای فرج...
یاعلی...
سلام عزیزم


روحشون شاد
قشنگ بود
هوای وسعت آسمان را دارم...
سلام خواهرخوبم.چقدر زیبا نوشتی.
ذوقت مستدام....
درمورد بروز کردن آشیانم هم نمیدانم چه بگویم...شاید نای گفتنم نیست!!!
التماس دعا عزیز
سلام خواهر خوبم
وقتتون بخیر
هزار آفرین برشما و قلم شیوایتان
شاخه گل شقایقی که یادگار دیار آلاله های عاشق است باید هم اینگونه رسا بنویسد دل نگاره های دل تنگی را .....
خوش به سعادت شهیدان راه حق که همسایگان معبودند ...
التماس دعا
سلام. عزیز شناسنامه ات را خواندم . .. و چه غبطه ها که نخوردم... موفق باشید.
ضمنا قلمتان واقعا زیبا و دل نشین است . و خوشا به حالتان که چنین افتخار بزرگی نصیبتان شده.
در پناه حق
سلام
خدا قوت
من اتفاقی به سایت شما اومدم اما خوشحالم وب خوبی دارین[گل]
به ما هم سریزنین خوشحال میشم
راستی اگه با تبادل لینک موافق بودین
ما موسسه شهیدان پاپی ازنا هستیم
لینک کردید به ما هم خبر بدبد
به امید ظهور اقامون...
سلام خیلی حظ کردم هروقت دلم میگیره میام وب شما دلم وا می شه هرچی می خوای خدا نسیب کنه
چه پرواز شیرینی است پرواز عاشقی رو به معشوق و چه سوختنی است برای آنهایی که مانده اند و فقط غبطه نصیبشان شده
و خوشا به حال آنهایی که عند ربهم یرزقونند...
به یک نان فروختندما را به یک کلاف به یک نان فروختند




ما را فروختند و چه ارزان فروختند
اندوه و درد ازاین که خداناشناس ها
ما را چقدر مفت به شیطان فروختند
ای یوسف عزیز ! تو را مصریان مرا
بازاریان مومن ایران فروختند
یک عده خویش را پس پشت کتاب ها
یک عده هم کنار خیابان فروختند
بازار مرده است ولی مومنین چه خوب
هم دین فروختند هم ایمان فروختند
بازاریان چرب زبان دغل به ما
بوزینه را به قیمت انسان فروختند
وارونه شد قواعد دنیا مترسکان
جالیز را به مزرعه داران فروختند !
بروز شدم خواهر گلم...
شاید برای خدا...
برای تو...
برای دلم....
خواندمت صبرای من....
صدای دلت را شنیدم ازپس واژه ها....
برای تو....
برای دل م ت ...
ن...
همه را در خاطر دارم...
تمام لحظات و احساسات مشترک را...
هستی کنارم همیشه.حست میکنم...خودت هم خوب میدانی!!!
یادت هست آنشب بارانی را...روبروی مزار آقامحسن...
آسمان می بارید و منو تو نیز!!!
دلم برایت تنگ شد...فاصله ها را با پا نه که با دل طی میکنم!
اکنون کنار توام...
حست میکنم....
در کنارم با چشم های بارانی ات....
مثل روزهایی که اینجا بودی....
مرهمی بر دلم....
کاش باز هم تکرار شود بودن هایمان....
....
فقط تو می دانی این ۴نقطه یعنی چه....
با سلام
با نقدی بر فیلم طلا و مس به روزم نظرتان مهم است دریغ نفرمائید
سلام
این نوشته درد دل خیلیاست.
به روزم.
لینکتون...؟؟؟
سلام...خیلی عزیزی به اندازه وسعت اقیانوس ارام...احترامتان تصویر همیشگی نگاه ماست....لکن انان که ماندند باید کاری زینبی کنند.....یکی از رسالتهای شما اوج گیری در فضای علم ودانش است.....یاعلی
سلام علیکم
سلام

الهی ... دلم ریش ریش شد
متاسفم برای دوری از پدرتون
خدا رحمتشون کنه و درجاتشون رو متعالی تر
از وبلاگ از خانه یک طلبه اومدم
خوشحالم از اشنایی تون
سلام
تاسف؟؟؟
فراق رسم پایان ناپذیر زندگانی است....
سلام
بسیار عالی بود
یادشان بخیر
شهیدان را شهیدان می شناسند
منتظر حضور شما هستم
سلام...
هرچه می گردیم باز همانجاییم پس این همه دویدیم و پریدیم هیچی به هیچی؟
به قول دوستی جاده ی به انتها میخواهم...
_________________________________________________
-جاده ای بی انتها.....................................................
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام...
هر چه می گردیم همانجاییم....
شاید هنوز هوای دلمان مه الود باشد....
جاده ای بی منتها ...
همان جاده ای که از سویی نامیدنش عبودیت و از سویی دیگر ربوبیت...
می بینی عشق بازی رب و مربوب را ...
باید پیاله پیاله نسترن نوشید...و مستانه گام در رهش نهاد....
باید مثل یاس «من» را از «یاسمن» گرفت ...
باید «یاس» شد...
و عبورکرد...
سلام
هیچ عشقی پاکترو قشنگترازعشق پدروفرزند نیست...
خیلی زیبابود(خداقوت)
منم آپم
یاحق..........
سلام علیکم
خواهر با طرحی از شهید گمنام به روز شدم...
راستی ، خیلی علاقه مندم روی عکس پدر شما کار کنم و بصورت گرافیکی تقدیمتون کنم از مایل بودید بهم خبر بدید خوشحال میشم قدمی هر چند کوچیک در راه انقلاب و شهدا بردارم.
یا علی التماس ذعا
ما جاده را گم کرده ایم...معنویتی که انتها نداشت منتهایش....
......
دیر آمدم برای اعلام حضور هرچند قبلا توفیق خوندن دل نوشت های قشنگتونو داشتم..شرمنده.
به ب ا ب ا سلام دل ما را هم برسان..به آ س م ا ن....
یاحق
brozam montazere hozoreton
alahoma ajel levaliyek alfaraj
Ya Hagh
سلام خواهرم
خوبی؟
خدا قوت عزیزم
قشنگ می نویسی
نوشته هاتو دوست دارم
خدا انشاا... فیض شهادت رو به همه عنایت کنه
خوش به سعادت پدرت
موفق باشی خواهر
اگر مجنون دل شوریده ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود
اگر مجنون دل شوریده ای داشت
دل لیلی ازو شوریده تر بود....
اما خدایی جای مجنون بازی کردن تبهر میخواد...!!!!
امیر المومنین -علیه السلام-فرمودند:
تمام خیر ها درسه چیز جمع شده است :نگاه ،سکوت،کلام
آسمون رفتن پر پرواز میخواد . اگه داری بسم الله . کسی جلوی پریدن پرنده رو نمیگیره
سلام.... خیلی هم غریبه نیستم.... سفری داشتیم اما کوتاه..... یاد ان سفر کرده به خیر ....همشهری قشنگ خاطره هام اجازه بدید مقیم کوچه قشنگ شقایقتان باشم یاعلی
علیکم السلام
تصورات مبهم خلوتگاه ذهن را اشفته میکند....
اما
این کوچه ارزانیتان...
سلام خواهر خوبم...
یادمون باشه حالا که خونه تکونی میکنیم به خونه’ دلامونم یه تکونی بدیم.
نکنه سال تحویل بشه و ما هنوز گرد و غبار کینه تو دلامون باشه.
ممنون از حضور گرمتون
ملتمس دعای خیرت ای فرزند شهید والا مقام
سلام دختر بابا
زیبا و عالیست دلنوشته هاتون
التماس دعا
سلام خواهرم
خوش به حال شما با زندگی شهدا آشنایی بیشتری دارید با شهدا ...
التماس دعا
شما از پدرتون بخواید که پدرتون که میتونه دعا کنه . برام دعا کنه که بتونم وظیفمو خوب انجام بدم
یا علی مدد
سلام
ممنونم از حضورتان
انشالله توفیقی باشه هفته آینده به زیارت
خواهر عشق حضرت زینب (س) میرویم
قابل باشیم نائب الزیاره تان هستیم
التماس دعا
یاعلی
در غربت دلتنگیت من هم فریاد میزنم :
از دست بی پناهی ها چه میتوان کرد ؟!
سلاو درود بر شما وپدر شهیدتان.
من تنها حسی که در حضور خانواده شهدا دارم شرمندگیست وهمین. مطالبتون رو خوندم و شرمنده تر شدم. خداوند اجر عظیمی بابت تحمل این هجران ودوری به شما وخانواده محترمتان عطا بفرماید . ما همواره خود را مدیون شهدا وخانواده شهدا میدانیم. بنده حقیر رو هم دعا بفرمایید. بنده در راستای معرفی شهدا وفرهنگ شهادت دستی بر آتش دارم. اگه مایل بودید تا افتخار دیگری شامل حالم شود و مزین کنم وبگاه خودم رو به معرفی شهید بزرگوار شما در ضمن اگه تمیل به تبادل لینک داشتید با افتخار حاضرم. ملتمس دعا یا علی
روحمان با یادشان شاد.
کوچه های تنگ زمین بوی غربت می دهند .....
جز حرف خودت چه می توان گفت عزیز ؟
سلام ضدحال!







چرا سحر جان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چادر معنویتت با چشمه سار زلال عبودیت قرین بادعزیزم
فاصله جاده غربت معنویت را به خدای مهربانی ها بسپار مهربان
در پناه حق
سلام خواهر
وبلاگ خوب و پر محتوایی دارید....
به من هم سر بزنید.........
برام دعا کنید.....
البته اگه لایق بدونید
سلام بزرگوار ... سلام و درود خدا بر ارواح شهدا’ راه آزادی و انسانیت ...
خیلی از مطلبتون بهره مند شدم ... خدا قوت ...
مثل گذشته سحر جمعه با مطلبی در خصوص دل دادن به خدا و توبه ...
منتظر قدوم نورانیتون هستم ... یا علی ... [گل]
سلام
حالا از کجا فهمیدی اون ضد حال سحر بوده؟
نشونی که نداده بود...!!
--------------------------------------------------------------------------------
پاسخ:
سلام
ایمیلش!
نبودن پدر..
خیلی سخته
نمی تونم تصور کنم
س خ ت
خ س ت ه
....
سلام...
انشاالله دستگیرمان باشن که بدون چراغ وجودشان در دام بلا افتاده ایم!
با اجازه لینکتان میکنم.
یاعلی
صبح نزدیک است و ...
دوباره سوز غزل التهاب می کند مولا
به سوی شررهای غم شتاب می کند مولا
تمام هستی من آن صدای لرزانیست
که تو را عاشقانه خطاب می کند مولا
اللهم عجل لولیک الفرج
مقصد ز شریعت و طریقت
بوده است حقیقت و دگر هیچ
ما راست عیان به چشم وحدت
جز حضرت دوست در نظر هیچ
آنرا که ز خود خبر نباشد
از غیر مجو دگر خبر هیچ
در بحر فنا کسی کشد غرق
بر جای نماند از او اثر هیچ
باقی نبود به جز خدا کس
گر اهل دلی همین ترا بس
سلام..
ممنونم از حضورت
خوشحالمون می کنید
موفق باشید
خدا روح پدرتونُ هم شاد کنه
یا علی
خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست
مهمانسرای کربلای پنج این جاست
این خاک گلگون تکه ای از آسمان است
اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است....
التماس دعا ....
سلام علیکم
چرا جای نظراتتون بسته ست؟؟؟
آره خوب !!
سلام.
ما را ببخش که غرق شده ایم در روز مرگی هایمان و
بی تفاوت برخی مان از کنار شما و دلتنگی هایتان می گذریم.
شما ره به خدا مبادا آه... بکشید.
مرحمت فرموده و دعایمان کنید تا بصیرت یابیم...
عده ای هی می گویند خانواده ی شهدا سهمیه دارند و...
ما هم میگوئیم، پدر دادند و سهمیه گرفتند.
اگر راست می گوئید و هر کس اهل عمل است، بیاید پدر بدهد و سهمیه بگیرد...
تو رو روح بزرگ مرد مسافرت، این روزها دلتنگی نکن
بزار روز عیدی روح پدرت شاد و شاد باشه در کنار شادی شما.
شاد باشی
سهمیه؟!؟!؟!؟!؟!
ما پدر ندادیم که سهمیه بگیریم....
گفتند البته با هزار منت گفتند بیایید این هم سهمیه ...
سهمیه ای که گوش فلک را پر کرد....
ما که چیزی ندیدیم....
فقط شرمش برایمان مانده است که به خاطر این سهمیه ی کذایی باید نگاه های .... را به جان بخریم....نگاه های طلبکارانه به جرم ...نمی دانم چه؟!
همین چند روز پیش که رفته بودم بنیاد به اصطلاح شهید و ایثارگران که دیگر فقط نام شهید را یدک می کشد....چنان برخورد ی کردند که با چشم ... بیرون امدم ...
بگذریم....و بگذاریم هر چه دلشان میخواهد بگویند ...شکر خدا دل ما دریاست ..دریای درد ...فرقی نمیکند حالا چند قطره درد بیشتر....یا کمتر...
چشمانمان را دوخته ایم بر افق ...به دنبال نگاه پدر بعد از اینجا....انجا...
که دیگر دریای دلمان خالی از درد میشود...پر از ماهی های اشتیاق ...
...
و اما عید...
عیدی که بعد از او دیگر هیچ شادی ندارد ...فقط تداعی کوچه های خاطره ست...
بعد از او ما دیگر عید نداریم...عید ما روزی ست که در رکاب مولایمان ..بابا بیاید...ان روز عید است ....
....
سلام خانم .

ممنون از حضورتون در الهه عشق...
خیلی خوشحال میشم که سر می زنید.
التماس دعا.
این جمعه ها که ختم به مختار میشود
بدجور دل ، طالب دیدار می شود
ای منتقم بیا که به عالم نشان دهیم
شیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . .
برای نزدیک شدن ظهور آقا سه صلوات...
[گل][گل][گل]