سلام بابا

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت...

سلام بابا

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت...

اغاز روایت

... و دوباره تداعی شد سالهای پر از خاطره و عشق 

... 

سلام بابا 

روزهایی که تو بودی وعشق بود و نگاهت که پر از معنویت و عرفان؛ 

سالهای دور را می گویم... 

صدای خنده هایت هنوز هم یادآور زخم های پنهان درون توست... روزهایی که چه زود آمدند و پشت ثانیه ها را شکستند و ناگهان از پی هم گذشتند... 

رفتند و تو رفتی... و چرا به بغض مانده در گلوی دختر کوچکت و اشک های مانده در درد هایش نگاهی نکردی؟؟؟

وقتی در اخرین دقایق «اشک هایت می سوخت» و تو در میان آه و شعله و دود ... کودکانت را در کنار همسرت به خدا سپردی... 

رفتنت پشت تمام دقیقه ها و ساعت های زمان را شکست آنگاه که تمام وجودت شعله می کشید. 

با تو می گویم      منتظر سالها عشق و شهادت! 

...با تو که عاقبت پر کشیدی... در پروازی عاشقانه... 

سلام بابا 

سلام مرد خوبی ها 

                   سلام...

نظرات 8 + ارسال نظر
احمدی چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ق.ظ http://f-ahmady.persianblog.ir

و شهیدان زمان ندارند که مافوق زمانند و مکان ندارند که مافوق مکانند. آنها در تاریخ و جغرافیا نمی گنجند...

آنها بالاتر اززمین و زمانند. روحشان آنقدر بزرگ وسریع بود که تحمل پیکر مادیشان را نیاورد.

شگفتا انسان هائی که در زمان حیات از این قیل و قال ها رها بودند ، چگونه میتوان بعد از هجرت و رجعتشان ، آنها را در کوچه و خیابان گنجاند و در شهر و استان محصور کرد؟

دنیا با همه زر وزور و زرق و برق دلفریب خویش نتوانست ارواح طیبه آنها را اسیرنماید.

و آنها پرواز کردند تا برسند به دیار دوست ...

احمدی چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:32 ق.ظ http://f-ahmady.persianblog.ir

و هرگز ندانستند که بعد از آنها چگونه روزگار تلخ هجران را تحمل خواهیم کرد!

و هرگز تصور نکردند که زندگی بدون حضور یاران جانی، هر لحظه اش جان کندنی مضاعف است !

و آنها که حتی در لحظه جان دادن خویش هم ذره ای رنج ندیدند، چگونه می توانند تصورکنند که هرلحظه حیات میتواند تلخ تر و سخت تر از لحظه های جان دادن باشد؟

سخت است دور از یاران در برابر نامحرمان ماندن و ماند و ماندن ...

سخت است در روزگار بسته شدن در باغ شهادت ، فریب ابلیس هفت رنگ را خوردن!

سخت است بعد از یاران زنده ماندن !

آیا باید زنده بمانم و رنج زنده ماندنم بر دوش باشد و در روزگار خوب مردن، از مردن خوب بی نصیب بمانم ؟!

آرزوی شهادت میکنم ...


یکشنبه ٥ خرداد ۱۳۸٧ - فریبا احمدی

روتین های یک طلبه چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ق.ظ http://rutin.blogsky.com

وسلام خدا بر ارواح پاک و مطهرشان...
میدونم که سلام من بهشون نمیرسه پس اگر سلام میکنی به بابا ، سلام مارو هم بهش برسونید...

صبرا چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:31 ق.ظ http://www.sabraa.blogfa.com

سلام
ذوقت مستدام خواهرم...

علیکم السلام

مای باغبان چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:25 ب.ظ http://javascript:void(0);

درودشان باد.

دختران باباعطا چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:27 ب.ظ http://babaata.blogfa.com/

سلام خواهر عزیزم
شهدا در قهقه مستانه شان و در شادی وصولشان، عند ربهم یرزقونند
حضرت امام خمینی رحمه الله
یاعلی

و علیکم السلام

گمنام مثل پدرم چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ب.ظ http://www.parastoo25saleh.blogfa.com



از شهیــــدان مـــانــده تنـــها جـامـــه ای

نــام و امضـــاء و وصـیــّت نــامــــــــــه ای

گــــر وصـیـــّت نــامــه هــا راخـوانـده ایم

پـس چــــرا بیــن دو راهــی مــانــده ایم... ؟؟!!

سلام دوست عزیزم ممنون از حضورت


شکیبا پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ق.ظ http://shakib110.blogfa.com/

پر از ترنم عشق -پر از نیایش یک نگاه آشنا در تموم سالهای پر شور دلدادگی -پر از شهد شهادت ...پراز هوای ناب عاشقی ..
پر از گریه های کس ندیده برای دلی که بیصدا شکست .پر از سکوت وحرفهای نگفته خواهری که ناگهان پشتش در زیر بار هزاران درد بیصدا شکست .پر از پر پرواز ....بوی غمی سوخته ....بوی خاطراتی که هییچوقت نمی میرند ...سلام

سلام...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد